پیشینه ومبانی نظری تحقیق خود پنداره
خود پنداره
2 - 3 - 1 تعاریف خود پنداره
2 - 3 - 2منابع تشکیل دهندۀ خود پنداره
2 - 3 - 3 ابعاد خودپنداره
2 - 3 - 4 رشد و تغییر خود پنداره
2 - 3 - 5 عوامل موثر بر رشد خودپنداره
2 - 3 - 6اهمیت خودپنداره
2 - 3 - 7 اجزا و عناصر خودپنداره
2 - 3 - 8 ویژگی ¬ های خود پنداره
2 - 3 - 9 الگوهای نظری خودپنداره
2 - 3 - 9 - 1الگوهای تک بعدی :
2 - 3 - 9 - 2الگوی چند بعدی خودپنداره
1 - الگوی عامل مستقل :
2 - الگوی عامل همبسته :
3 - الگوی جبرانی
4 - الگوی طبقه ¬ ای
5 - الگوی سلسله مراتبی :
2 - 4 پیشینه تحقیق
2 - 4 - 1 مروری بر پیشینه داخلی
2 - 4 - 2 مروری بر پیشینه خارجی
منابع و مآخذ
خود پنداره
خود : مفهوم خود و مطالعه آن در طول تاریخ بشری همواره مورد توجه بودهاست و فیلسوفان و متفکران دربارۀ آن بسیار اندیشیده و نگاشتهاند . اغلب محققان معتقدند مطالعه خود با نوشتههای فیلسوف و روانشناس ویلیام جمیز ( 1948 - 1890 ) آغاز شد . جیمز ( 1892 ) خود را به دو نوع فاعلی و مفهولی تقسیم کرد ( دورنر ، 2006 ).
خود فاعلی دائماً تجارب حاصل از ارتباط با مردم ، اشیاء وقایع را به نحوی کاملاً ذهنی سازمان داده و تغییر مینماید ، خود مفهولی مجموعۀ آن چیزهایی است که شخصی میتواند آن را مال خود بنامد . به عنوان مثال در عبارتی نظیر من در بارۀ خودم فکر میکنم ، من به عنوان متفکر معنی فاعل اشاره میکند در حالی که خودم به خود به عنوان موضوع تفکر اشاره دارد . ( راجرز ، 1369 ). ویلیام جمیز ( 1890 ) معتقد بود هر تجربهای که متضمن اشاره به خود باشد ، ، احساس فرد نسبت به بهزیستی و خود ارضامندی را تحت تأثیر قرار میدهد ( مجازی دلفارد ، 1368 ). چارلز ( 1976 ) معتقد است خود طی پنج ماه اول زندگی پدید میآید و پس از آن به سرعت رشد میکند . ولی خود را مجموعه صفاتی میداند که فرد را منحصر به فرد میسازد ، در واقع خود ، مرکز وجود هر فرد محسوب میشود . ( چوکو ، 2004 ).
خود مرکزی است که فرد به وسیلۀ آن از ابعاد مختلف انسانی خود آگاه میشود . نقشهایی که فرد بازی میکند ممکن است به طور همزمان مواردی را از قبل خود به عنوان یادگیرنده ، خود به عنوان فرزند ، خود به عنوان ورزشکار ، خود به عنوان دوست ، به عنوان فرد مذهبی شامل میگردد . خود چند بعدی است و می توان گفت این جنبۀ آن برای شکلگیری خود پنداره مهم است . ( رات و جاکوبز به نقل از چوکو ، 2004